شناخت بيت كوين: از انسان غارنشين تا شبكه لايتنينگ
آشنايي با بيت كوين و توضيح آن براي كساني كه با يكي از مهمترين پديدههاي 10 سال اخير آشنا نيستند، همواره كار چالش برانگيزي بوده است. در اين ميان هركسي به نوبه خود تلاش كرده كه بيت كوين را به زبان ساده براي همگان تشريح كند، اما عدهاي نيز سعي كردهاند كه از دريچهاي جديد به ماجرا نگاه كنند.
اين مطلب كه مقدمه مجموعه مقاله «شناخت بيت كوين: از انسان غارنشين تا شبكه لايتنينگ» است، آغازگر مجموعهاي از مطالب است كه انتظار ميرود پس از مطالعه آن به درك متفاوتي از بيت كوين برسيد. در اين مجموعه كه به قلم گياكومو زوكو (Giacomo Zucco) نوشته شده است، نگاهي اساسي به نقش مفهوم زمان، مردم و همچنين تاريخچه پول خواهيم داشت و با طرح نگاهي نو، اين توالي را تا شبكه لايتنينگ بررسي خواهيم كرد. در ادامه، مقدمه اين سري مقالات را از زبان نويسنده ميخوانيد.
بله، ميدانم كه در ذهنتان چه چيزي ميگذرد: هفت مقاله در مورد تاريخ بيت كوين، آن هم با مشغلههاي دنياي امروز، شايد تيتر جاهطلبانهاي به نظر بيايد.
براي مشغلهها بايد بگويم كه آرامش خودتان را حفظ كنيد، امروز دوشنبه است و تا هفته آينده دقيقا هفت روز وقت خواهيد داشت تا يك قسمت از اين مقالات را مطالعه كنيد. هر مقاله چيزي حدود 1,200 كلمه است؛ اين يعني با يك حساب سرانگشتي و با احتساب سرعت معمول يك خواننده، هر مقاله 6 – 5 دقيقه از وقت شما را خواهد گرفت. مطمئنم كه پيدا كردن اين ميزان زمان در طول روز، كار چندان سختي نيست. البته در پايان 1,200 كلمه اضافه هم خواندهايد، چرا كه مقدمه جزو كل مقالات حساب نميشوند؛ فكر كنم كه گولتان زده باشم، پس معذرت ميخواهم!
فكر ميكنم كه هفت مقاله براي تشريح بيت كوين كافي باشد؛ حداقل براي مرور كلي هدف اصلي ايجاد بيت كوين و دليل اين مسئله كه چرا بيت كوين را اين گونه ساختهاند، هفت مقاله كافي است. البته لازم نيست به مسائل جزئي و پيچيدهاي نظير فلسفه اقتصاد اتريشي، مهندسي سيستمهاي توزيع شده، توسعه نرمافزارهاي متن باز، رمزنگاري كاربردي و امنيت اطلاعات بپردازيم.
از كلمه «شناخت» در تيتر استفاده كردم تا هم به بررسي دقيق بيت كوين اشاره داشته باشد و هم اينكه عنوان بسياري از كنفرانسها و كتابهاي حوزه بيت كوين با عبارتهاي «استاد شدن در بيت كوين»، «برنامهنويسي بيت كوين»، «سرمايهگذاري در بيت كوين»، «فهميدن بيت كوين» و … شروع ميشوند و من هم خواستم تا از اين قافله عقب نمانم.
دورنماي اصلي: پنج سوال اساسييكي از چالشهاي اصلي در توضيح و توصيف بيت كوين كه شامل هدف، ساختار و شرايط گذشته و آينده آن ميشود، انتخاب نقطه شروع است. به همين خاطر تصميم گرفتم تا از پنج سوال اساسي كمك بگيرم: «كِي؟»، «چه كسي؟»، «چي؟»، «كجا؟» و «چرا؟».
كي؟تصميم گرفتم كه بخش «كِي؟» را در ابتدا بياورم تا به اين وسيله چارچوبي براي اهميت و لزوم «بلاك چين» ايجاد كنم. در واقع بلاك چين تنها يك ابزار وابسته به زمان است كه براي ايجاد يك ترتيب متعارف و تاريخچهاي منحصر بفرد، در غياب يك هماهنگ كننده مركزي (متمركز) استفاده ميشود.
از آن جهت كه كلمه بلاك چين به مفهومي گنگ و مبهم بدل شده و مورد سوء تعبير قرار گرفته است، تصميم گرفتم كه از مفهوم بلاك چين براي تشريح سوالات مرتبط با «كِي» استفاده كنم. سوالي كه اگر بخواهيم آن را دقيق مطرح كنيم به اين شكل خود را نشان ميدهد:
چه زماني ميتوانم به طور منطقي تصور كنم كه اين تراكنش غير قابل بازگشت است؟
بيت كوين تنها براي جلوگيري از «دوبار خرج كردن» (Double Spending) تراكنشهاي مجاز و تحت كنترل نگه داشتن نرخ رشد عرضه در يك سيستم غيرمتمركز، از بلاك چين بهره ميبرد.
چه كسي؟اما يك تراكنش مجاز چيست؟ براي توصيف مالكيت در بيت كوين و نقش امضاهاي ديجيتال بخش «چه كسي؟» را ايجاد كردهام. در بخش چه كسي به تشريح مقدمهاي از كليد عمومي و رمزنگاري آن و برخي از اقدامات عمومي امنيت سايبري ميپردازيم.
چي؟براي بيان تعريفي از مفاهيم «اثبات كار»، اصلاح سختي شبكه و عرضه كلِ محدودِ واحدهاي مجازي بخش «چي؟» تدوين شده است. اين بخش به بيان مقدمهاي از توابع معماگونه و برخي از تئوريهاي ارزش ميپردازد. همچنين در بخش «چي؟» به تشريح نحوه كنترل الگوريتمي رشد عرضه نيز پرداخته خواهد شد.
كجا؟وقتي پروسههاي هماهنگكننده در بيشتر ساختارهاي متمركز وجود دارند چرا بايد خود را درگير سيستمهاي غيرمتمركز كنيم؟ كاملا منطقي است اگر مجبورشان كنيم از يك توالي زمان مخصوص استفاده كنند تا بتوانند هويتها مختلف را مديريت كرده يا به اين وسيله قادر باشند براي كالاهاي كمياب فيزيكي رسيدهاي ديجيتال صادر كنند؛ اين در حالي است كه براي اين كارها نه بلاك چيني بسيار كارآمد نياز است و نه به امضاهاي ديجيتال و چالشهاي امنيتي كه به دنبال خود راه مياندازند و از طرف ديگر هم روندهاي كند و وقت گير براي كشف قيمت و ارزش ذاتي كمياب بودن ديجيتالي را تحمل نميكنند. بخش «كجا؟» به دنبال رفع ابهام در خصوص فرضهاي تاثير گذارمان نسبت به سيستمي بدون خطاست كه براي فرار كردن از شر سانسورهاي سيستمهاي متمركز قبل از بيت كوين مانند E-gold است.
چرا؟حالا دليل اين همه سانسور چيست؟ اينجاست كه به بخش «چرا؟» ميرسيم. در بخش «چرا؟» به روند تحولات پول (از لحاظ استدلالي) خواهيم پرداخت. از ذخيره كالاهاي مصرفي تا مبادله كالا به كالا، كالا بهعنوان پول، بانكداري رايگان و در نهايت به پولهاي رايج انحصاريشده ميرسيم. روند جواب به سوالات به شكل زير خواهد بود؛ از سمت چپ شروع ميكنيم، چرا كه پيش نياز سمت راستيها هستند.
تشريح بخشهاي مختلف سوالات اساسيبهروزرساني: چهار سوال اساسي، دو نقشهمدل ارائه شده داراي دو اشكال است، اولين آن در خصوص ترتيببندي است. هر بخش به نوعي ايجاد شده است كه ملزوم ديگري باشد، اما تصوير زماني كامل ميشود كه به قطعه پاياني پازل برسيم. از همين رو تصميم به وارونه سازي مدل ساختهشده كرديم. بدين ترتيب از تاريخچه پول و بخش «چرا؟» كارمان را آغاز ميكنيم به بخش «كجا؟» و تلاشهاي ناموفق در ساخت نمونههاي جايگزين متمركز ميرسيم و سپس به ايجاد ارزش در «چي؟» خواهيم رسيد. در نهايت با مفهوم مالكيت غيرمتمركز و انتقال آن در «چه كسي؟» آشنا خواهيم شد تا در نهايت به توالي زماني مخصوص و بخش «كِي؟» برسيم.
مشكل دوم حجم اطلاعاتي است كه در بخش «چرا؟» به آنها ميپردازيم. اين بخش به بخشهاي كوچكتر زيادي قابل تقسيم است و حتي ميتوان در بخشهاي ديگر نيز به آن پرداخت. مثلا صحبت در خصوص پس انداز و سرمايهگذاري در بخش «كي؟»، تبادل و ويژه كاري در بخش «كي؟»، صحبت در خصوص پوشش و نقدينگي در بخش «چي؟» و همچنين توضيحاتي در ارتباط با مجازي سازي ارزش بهوسيله اعتماد به نهادي متمركز در بخش «كجا؟» آنها را بررسي ميكنيم، از جمله بحثهايي هستند كه ميتوان در بخشهايي ديگر نيز آنها را تشريح كرد.
فائق آمدن بر چنين مشكلاتي نيازمند آن است كه شما مخاطبان با ذهني باز مطالبي كه از انسان غارنشين تا بانكهاي مركزي براي شما آماده كردهام را مطالعه كنيد. آن زمان نميشد آنها را با بهانه بلاك چين زياد معطل نگه داشت، ولي حالا امكان اين مسئله وجود دارد. به عبارت ديگر شما تا رسيدن به اولين بخش از اطلاعات در خصوص رمزنگاري بايد چهار مقاله را بخوانيد!
اولين بخش از اين مقالات را به خوردن ماهي توسط انسان غارنشين تا سيستمهاي مالي امروزي اختصاص دادهام و آن را «نقشه الف» ميخوانم، چرا كه بيانگر اولين تلاش انسان در جهت ايجاد يك نظام پولي و مالي متمركز است كه در نهايت پاياني ناخوشايندي با نام «پول فيات» را به همراه داشت.
بخش دوم «نقشه ب» نام دارد و «ب» يعني بيت كوين. بخش دوم با وضعيت اسف بار نظامهاي مالي مدرن آغاز ميشود و به توسعه هنرمندانه بيت كوين ميرسد. بخش «كجا؟» نقطه تقاطع ميان دو نقشه است و ميتوان آن را به شكل زير ترسيم نمود.
تشريح بخشهاي مختلف در سلسله مقالاتهشداردر اين رشته مقالات، معمولا قياسهاي مفهومي را بر دقت فني و اقتصادي ارجح قرار ميدهم. بهعبارتديگر براي من ارتباطات منطقي از توالي زماني در دنياي واقعي اهميت بيشتري دارد و اين مسئله هم در خصوص تاريخچه پول و توسعه فني اين قبيل نظامها نيز صدق ميكند. پس وقتي كلمات من در آوردي و سيل انتقاداتم به برخي از مفاهيم را مشاهده كرديد، تعجب نكنيد. در نهايت نقشه كلي توضيحات، شكلي مانند تصوير زير به خود خواهد گرفت.
برچسب: